در حوزه مسائـل و مشکلات جدیــد
مطرح در معماری و شهرسازی اســلامی
۱۰,۰۰۰ تومان
آنچه مسلّم است، شکلگیری مجدّدِ جامعه ایرانی پس از اسلام، بر پایه «جهانبینی و ارزشهای انسانی مبتنی بر فرهنگ اسلامی» بوده، و بر همین اساس، آنچه را که امروزه با نامِ «هنر و معماری اسلامی» میشناسیم، همان تجلّی کالبدی فرهنگ پویا، جامع و مُنسجمِ اسلامی است. فلذا، (چنانچه بخواهیم آن فرهنگ غنی و پربار را در معماری امروز خود نیز به تجلّی دوباره بنشانیم، بایستی، ضمن بهرهگیری از اُلگوهای ساختاری و شکلی این نوع از معماری در طرح و ساخت ابنیۀ امروزی، به مبانی نظری حاکم و مجموعه علل و اصول عقلی به وجود آورنده این نوع از معماری نیز توجّهی عمیق و دقیق داشته باشیم. معماریِ گذشتۀ شهرهای ما (اگر که باشکوه و انسانی است) برگرفته از فرهنگِ اسلامی حاکم بر زندگی مسلمانان در آن زمان بوده، و نوع خاصِّ انتظام ساختار فضائی آن نیز گواه صادقی بر تأثیر مستقیم و بلامنازع نوع خاصِّ احکام و اُصول شریعتِ اسلامی در تعریف و تعیین نوع و اندازۀ هندسۀ رفتارهای مسلمین در روابط اجتماعی فیمابین بوده است.
اُصولاً مسلمانان، در گذشتهای نهچندان دور و با فاصله از امروز، عالَم را محضر خدا پنداشته، و برای با ادب بودن و داشتن رفتاری مناسب و در شأنِ دائرۀ پادشاهی ربّالارباب خویش، حتّی برای انجام مناسب هر یک از جزءرفتارهای خود در زندگی روزمرّه به دنبال کسب تکلیف و کشف اُلگوی مناسب بودند. ایشان به واقع، خود را در همه احوالات در محضر خدا پنداشته و به یاد خدا بودند.[۱] ایشان (مطابق با آیۀ مذکور در پاورقی) آفرینشِ عالَم و آفرینشِ خود در عالَم، و دادنِ فرصت زندگی به عالمیان، و بلکه خودِ زندگی را «بر حق (به معنی «هدفمند») دانسته، بلکه ایشان خُدا را در هر چیز و هر یک از رفتارهای خود شاهد و ناظر میدیدند،[۲] و سعی مینمودند تا هر رفتار خود را تحت حوزۀ حکومتی قوانین صادره از سوی او (یعنی: «فقه») شکل و اندازهای شایسته و در خور ببخشند؛ و به همین منظور، برای هر یک از رفتارهای خود، از «فقه» و «حکیمانِ فقیه»، قاعده و قانون درست را جویا میشدند.
بر همین اساس، مسلمانان (در هر کار و حرفه) هر یک از رفتارهای خود را (و از آن جمله اخلاق حرفهای، و انواع داد و ستدهای روزانه را که آئینهای برای پدیداری آن اخلاق بود) را در ترازوی صفاتی چون «واجب»، «مُستحبّ»، «مُباح»، «حرام» و «مکروه» قرار داده، درستی و نادرستی آن را سنجیده، نسبت به انجام و یا دوری از آن اقدام مینمودند.
لیکن آنچه که مسلّم است، در هر موضوعی از زندگی فردی و اجتماعی انسان (و از آن جمله در موضوع معماری و شهرسازی)، هر دورۀ خاص از زمان و مکان، ویژگیها و مسائل و مشکلات مربوط به خود را دارد. ویژگیها و مسائلی که چنانچه بدانها به طریقی شایسته پرداخته نشده و پاسخ مناسب و بهنگام داده نشود، به آرامی و همانند یک بیماری مُسری و خطرناک در سرتاسر پیکره جامعه و زمینههای گوناگون مربوطهاش پیشروی نموده، نظام شکوهمند و زندگیبخش گذشتۀ آن را به از هم پاشیدگیِ افسارگسیخته و مرگآفرینی مبدّل میسازد. و متأسّفانه حقیقت تلخی که بر همگان نیز آشکار بوده و تقریباً به صورت خبری تکراری و کهنه درآمده، این است که: آن واقعۀ خطرناک واقع شده، و آن بیماری پنهان گذشته رشد نموده و در سرتاسر زندگی و در همه جوانبِ گوناگونِ آن آشکار گردیده، و نه تنها نظام معماری و شهرسازی ما، که زندگی فردی و جمعی جامعه مسلمانان را تا حدّ تلاشی و مرگ تحدید میکند.
[۱] اشاره به قرآن کریم، ۱۹۱ – ۱۹۰ :۳ (آل عمران) : “إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ؛ الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّار” [مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاى (روشنى) براى خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند؛ (و مىگویند:) بار الها! اینها را بیهوده (و بدون هدف) نیافریدهاى! منزهى تو (از انجام هر کار بیهوده و بدون هدف)! ما را از عذاب آتشِ (نادانی، و ماندن در آن و النجام رفتاری جاهلانه)، نگاه دار!] (مطالب داخل هلالیها از دکتر محمّد علیآبادی است).
[۲] اشاره به قرآن کریم، ۳۳ :۴ (نساء) : إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ شَهیدا (خداوند بر هر چیز، شاهد و ناظر است.)